اين شعر براي شب شعر انتظار شهرستان سيرجان سروده شد. شب شعري كه با استقبال مردمي مواجه نشد و هزارها شايد و اگر برجاي گذاشت. اگر مجالي بود شعري در همين زمينه دارم كه بعدها به عرضتان مي رسانم.

آقا،جهان در انتظار است.
اي آنکه با درد دل ما آشنايي
کي مي رسد پايان، غم روز جدايي؟
گفتند به ما که روز جمعه خواهي آمد
گويي أنا المهدي به آواي رسايي
دانم ظهورت دست رب العالمين است
يا رب چه ميشد گر که مقدورش نمايي؟
اي رهنما، اي مقتدا، اي حجت حق
کي عقده از دلهاي غمگين مي گشايي؟
دلخون شديم از طعنه دنياپرستان
حتما خودت هم شاهد اين ماجرايي
داني که يارانت در اين دنيا غريبند
گرچه نمايي دوستان را رهنمايي
در انتظارت جمعه ها ر ا مي شمارم
آقا جهان در انتظار است تا بيايي
گفتار و کردارِ بسي دارد تفاوت
مانديم که صادق هست و که گويد ريايي!
« مجنون » قلم بگذار و مولا را مرنجان

اي شکوه ها گويي ندارد انتهايي

شعر از محمدحسين شيباني ( مجنون )


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برنامه کلاسی Jermaine کینگ موزیک قطعات لودر کوماتسو آلبالو چکاوک خیال خالدنیوز خالدآباد انسان شناسی هــیوا