آقا،جهان در انتظار است.
اي آنکه با درد دل ما آشنايي
کي مي رسد پايان، غم روز جدايي؟
گفتند به ما که روز جمعه خواهي آمد
گويي أنا المهدي به آواي رسايي
دانم ظهورت دست رب العالمين است
يا رب چه ميشد گر که مقدورش نمايي؟
اي رهنما، اي مقتدا، اي حجت حق
کي عقده از دلهاي غمگين مي گشايي؟
دلخون شديم از طعنه دنياپرستان
حتما خودت هم شاهد اين ماجرايي
داني که يارانت در اين دنيا غريبند
گرچه نمايي دوستان را رهنمايي
در انتظارت جمعه ها ر ا مي شمارم
آقا جهان در انتظار است تا بيايي
گفتار و کردارِ بسي دارد تفاوت
مانديم که صادق هست و که گويد ريايي!
« مجنون » قلم بگذار و مولا را مرنجان
اي شکوه ها گويي ندارد انتهايي
شعر از محمدحسين شيباني ( مجنون )
درباره این سایت